کتاب نور «هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ»
|
مقام معظم رهبری: من بارها گفته ام؛ باز هم مي گويم: ما تلاوت برجسته قرآن را در اين كشور دنبال مي كنيم؛ براي اين كه اُنس با قرآن و تلاوت قرآن در بين مردم، عموميت پيدا كند. عزيزان من! بايد با قرآن اُنس پيدا كنيد. برچسبها: مقام معظم رهبری, [ شنبه 17 اسفند 1398
] [ 15:6 ] [ میلاد شهسواری ]
[ در جست وجوی راز جاودانگی قرآن در مسیر تاریخ، سخن نهایی همه پویندگان عرصه وحی و مفسران حقیقی قرآن آن است که خصوصیات خود این کتاب آسمانی به آن ضمانت بقا بخشیده و در فراز و فرودهای فرسایشی زمان، آن را از کهنگی نجات داده ; گرچه عوامل دیگری مانند اهتمام مسلمانان به حفظ قرآن نیز در این امر بی اثر نبوده است. نخستین و مهم ترین نکته در بیان راز جاودانگی قرآن آن است که این متن از خدا است نه ساخته و پرداخته عقل بشر. این کتاب از سوی کسی است که به تمام زمان ها، مکان ها، پرسش ها و نیازهای انسان و مخلوقات احاطه دارد و می تواند تا قیام قیامت پاسخگوی تمام احتیاجات و سؤالات بشر باشد. بهترین دلیل درستی این سخن، وجود آیات تحدی در قرآن و ناتوانی بشر در آوردن مثل آن است. در واقع این اعجاز، از سوی خدا بودن قرآن را اثبات می کند. در تبیین راز جاودانگی قرآن، خصوصیات و صفات این کتاب آسمانی از دو منظر درونی و بیرونی قابل بررسی می نماید. صفات درونی قرآن:از آن جا که استخراج و بررسی تمام صفات درونی قرآن، مقوله ای مفصل است و تحقیقی ویژه می طلبد، به ذکر چند مورد بسنده می شود: 1. اعجاز در بعد لفظ قرآنبخشی از جاودانگی قرآن مرهون زیبایی و رسایی وصف ناپذیر کلماتی است که ساختمان بدیع و بی سابقه این کتاب آسمانی را به وجود آورده و تمام ادیبان و سخن سرایان زبردست تاریخ را به ستایش و شگفتی واداشته است. در این گستره می توان به موارد زیر اشاره کرد: الف) ژرفایی و حکمت آموزی واژگان:گزینش و چینش واژه ها در قرآن کریم در پرتو حکمت و دقت صورت پذیرفته است; مانند کلمه های صراط و سبل. قرآن کریم وقتی در مقام بیان تنها راه مستقیم هدایت است، کلمه صراط را به کار می برد و هر جا سخن از راه های انحرافی است، از کلمه سبل استفاده می کند; چرا که راه هدایت یکی است و جمع بسته نمی شود; در حالی که راه های ضلالت و گمراهی متعدد است و به صورت جمع می آید. ب) نوگرایی سبک، خوش آوایی ترکیب:سبک قرآن نثر متعارف و نیز نظم و شعر نیست; ولی ویژگی های مثبت هر دو را دارد و هر آیه ای از موضوعات مختلف سخن می گوید. این سبک تازگی و طراوتی ویژه و انحصاری پدید می آورد; همانند «و الطور × و کتاب مسطور × فی رق منشور × و البیت المعمور × و السقف المرفوع × و البحر المسجور» . ج) لطافت گرایی خردمندانه و اخلاقی در بیان واقعیت ها:این نص گرانسنگ در شرح و تبیین حقیقت از بالاترین قواعد زیباسازی کلام و مفاهمه بهره می برد. قرآن کریم از زیباترین و گیراترین تشبیهات، کنایات، استعارات و تمثیل ها آکنده است; اما در عین حال همواره معیارهای اساسی حقیقت گویی، خردمحوری، ارزش های انسانی و اخلاقی را نیز رعایت می کند; مانند آیه «هن لباس لکم و انتم لباس لهن » که در آن هر یک از زوجین به لباس تشبیه شده اند. لباس باعث زینب و زیبایی، حیا و عفت، صیانت از تعرض و دستبرد بیگانگان است. د) بیان مطالب و مسائل مختلف در قالب الفاظ کوتاه و موجز:نظیر بیان هدایت تکوینی به سوی خوبی ها و مساله حب و بغض در راه خدا که اساس ایمان است، در کوتاه ترین عبارت: «و لکن الله حبب الیکم الایمان و زینه فی قلوبکم و کره الیکم الکفر و الفسوق و العصیان » 2. اعجاز در بعد محتوایی قرآنبی شک آنچه در کنار اعجاز لفظی قرآن، در جاودانگی قرآن نقش مهم تر دارد، اعجاز در قلمرو محتوا است که شناخت آن به تفکر و تامل بیش تر نیازمند است. در این گستره، می توان به موارد مهم زیر اشاره کرد. الف) هماهنگی با فطرت و سرشت مشترک انسان هابرخورداری انسان ها از سرشت طبیعی غرایز همگون آنها را در انگیزه حرکات و تحرکات و نیازمندی های مختلف روانی و جسمانی متحد ساخته است. قرآن کریم در این باره می فرماید: «فطرت الله التی فطر الناس علیها; سرشت خداوندی که مردم را بر آن سرشت خلق کرد» ، و «خلقکم من نفس واحدة; خداوند شما را از نفس واحد آفرید» . از ویژگی های اساسی قرآن که آن را از تمام نوشته های دیگر ممتاز ساخته، هماهنگی آن با سرشت الاهی انسان و پاسخگویی به احتیاجات و سؤالات او در تمام اعصار و مکان ها است. ب) واقع گرایی و اعتدالهنر قرآن در این است که با نگرش واقع بینانه به حقیقت وجود انسان و سرنوشت وی، اهداف زندگی او را در یک طبقه بندی منظم مقدماتی، متوسط، عالی و نهایی سامان و انتظام می بخشد تا تمام استعدادهای ذاتی اش پرورش یابد و خاستگاه های وجودی اش به شیوه ای معتدل و هماهنگ ارضا گردد. ج) پیراستگی از اختلاف و تناقضاز ضرورت های عالم ماده و طبیعت، تحول و تکامل است. همه موجودات این عالم وجود تدریجی دارند و در ذات خویش همواره از ضعف به قوت و از نقص به کمال می گرایند. انسان نیز در افکار و آثار خویش پیوسته در حال تحول و تکامل است. کتاب آسمانی قرآن با آن که در طول 23 سال، در احوالات و شرایط مختلف (سفر و حضر، مکه و مدینه، جنگ و صلح و سختی و آسانی) برای بیان معارف الاهی و تعلیم اخلاق پسندیده و بیان قوانین دینی نازل شده، در اجزا و آیات آن کم ترین اختلاف و تناقضی مشاهده نمی شود.و این ویژگی منحصر به فرد، به قرآن جاودانگی بخشیده و در بقای ابدی آن نقشی مهم ایفا می کند. د) بیان مستحکم ترین راه هدایتان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم;به درستی که این قرآن به محکم ترین و صحیح ترین راه هدایت می کند.» قرآن و دین اسلام انسان را به راه خیر و سعادت دنیا و آخرتش را تامین کند; فرا می خواند. ارائه مستحکم ترین و صحیح ترین راه هدایت و سعادت موجب جاودانگی قرآن گشته است. ه) معیار تشخیص حق و باطل بودن«تبارک الذی نزل الفرقان علی عبده لیکون للعالمین نذیرا; پر برکت است خداوندیکه فرقان [جدا سازنده حق از باطل] را بر بنده خود نازل کرد تا بیم دهنده ای برای جهانیان باشد» . «مبین و فرقان » دو وصفی است که اوج عظمت قرآن را تا ابد برای عالمیان بیان می کند و به عنوان بارقه ای از رحمت و برکت الاهی در قرآن عظیم تجلی کرده است. و از فیض وجود این کتاب حقیقت و واقعیت چهره دروغین و حق نمای باطل در هر زمانی، به ویژه دوران پیچیده معاصر، آشکار می گردد. صفات بیرونی قرآنآنچه در کشف راز جاودانگی قرآن قابل تامل است وجود صفات و ویژگی هایی است که با مطالعه و نگاهی از بیرون به قرآن آشکار می گردد. در میان این صفات دو وصف، قابل عنایت است. 1. معجزه فکریبر خلاف سایر معجزات انبیا که از سنخ معجزات محسوس و ملموس بوده، در روزگار حضور خود آن پیامبران رخ داده و اینک اثری از آن ها باقی نمانده است، قرآن (معجزه اصلی پیامبر) معجزه ای عقلی - فرهنگی است که بر حضور پیامبر مشروط نیست و در همیشه تاریخ جاودان و معرف خویش است. چون قرآن معجزه ای اندیشه ای و عقلانی است، برای ابد - تا زمانی که فکر باقی است - جاودانه می ماند. 2. خاتمیت قرآن«ما کان محمد ابا احد من رجالکم و لکن رسول الله و خاتم النبیین; حضرت محمد (ص) پدر هیچ یک از شما نیست و لکن رسول خداوند و خاتم پیغمبران است » . پیامبر اکرم (ص) واپسین پیامبر و رسول الاهی در زمین است و شریعت وی کامل ترین دین آسمانی شمرده می شود. از این رو، باید معجزه ای ارائه دهد که تا ابد حقانیت رسالت و کمال دینش را اثبات کند و با بیان قوانین و احکام جاودانه، انسان ها را به سعادت فردی و اجتماعی رهنمون گردد. امام صادق (ع)، در پاسخ کسی که از سبب تازگی قرآن در هر تلاوت پرسیده بود، فرمود: «لان الله تبارک و تعالی لم یجعله لزمان دون زمان و لا لناس دون ناس فهو فی کل زمان جدید و عند کل قوم غض الی یوم القیامة ; زیرا خداوند تبارک و تعالی قرآن را برای زمان خاص و مردم خاصی قرار نداده است. از این رو، در هر زمانی جدید و برای هر قومی تازه و دلپذیر است تا روز قیامت.» [ شنبه 11 بهمن 1393
] [ 14:15 ] [ میلاد شهسواری ]
[ نقش و اهمیّت قرآن كریم در زندگی بشر قرآن كریم در برگیرندة هدایت و سعادت انساندر دنیا و آخرت میباشد و در تمام مراحل زندگی رهبر و راهنمای انسان به سوی كمال است. «این قرآن به راهی هدایت میكند كه مستقیمترین راههاست...» كسانی كه با قرآن مأنوسند به كمك قران حق را از باطل تشخیص میدهند. الف. چگونه میتوان با قرآن مجید انس پیدا كرد؟ برای بهرهمندی و اُنس با قرآن باید مراحلی را طی كرد از جمله: ب. چرا قرآن كریم در بین ما مهجور است؟ مهجوریت قرآن و فاصله گرفتن مردم به خصوص مسلمانان از مفاهیم و معارف قرآن علتهای متعددی دارد از جمله: [ شنبه 11 بهمن 1393
] [ 14:12 ] [ میلاد شهسواری ]
[ أنّ القرآن الكریم یتحدّث عن لیلة القدر وعن هبوط الملائكة والروح فیها، وقد جاء ذكر (الروح) فی القرآن فی عدّة مناسبات مثل مناسبة (لیلة القدر)، وسۆال الیهود ومشركی مكّة، وعند الحدیث عن ا لنبی آدم والنبی عیسى بن مریم علیهم السلام، ویوم القیامة. وفی أحد هذه المواضع یقول القرآن الكریم عن (الروح):«وَیَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَمَآ اُوتِیتُم مِّنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِیلاً» (الاسراء/85). وهنا أودّ التذكیر بأنه لیس من الصحیح مطلقاً تفسیر (الروح) بما هو شائع عندنا من أنّها تعنی النفس؛ أی ذلك الكائن اللطیف الموجود فی أجسامنا. فالروح فی هذه الآیة وغیرها من الآیات تعنی "روح القدس" التی كانت تنـزل على الأنبیاء علیهم السلام. وبغض النظر عن البحوث الفلسفیّة الطویلة التی وردت بشأن تفسیر هذه الكلمة، نقول إنّ (روح القدس) هی التی كان من المقرّر أن یسأل عنها الیهود لیعرفوا هل أنّ نبوّة الرسول حقّة أم لا؟ والآیة الأخرى التی ذكرت فیها كلمة (الروح) تلك التی نزلت فی خلق آدم علیه السلام والتی یقول فیها تعالى: «فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ» (الحجر/29). فهذه الآیة تدلّ على أنّ الروح التی نفخت فی آدم لم تكن تلك الروح التی نرید منها النفس، وإنّما هی نوع من النبوّة التی جعلت الملائكة یسجدون لآدم. وإلاّ فإنّ الإنسان لیس بأفضل من الملائكة إلاّ بالإیمان؛ والإیمان لا یتأتى إلاّ بالنبوّة. ولذلك فإنّ الروح التی هبطت على آدم وربط الله سبحانه وتعالى بینها وبین سجود الملائكة لم تكن إلاّ روح القدس التی هی النبوّة. وهكذا عندما یتحدّث القرآن الكریم عن النبی عیسى قائلاً: «فَنَفَخْنَا فِیهِ مِن رُوحِنَا» (التحریم/12) إذ المعلوم أنّ عیسى لم یكن یمتلك الروح الموجودة فی جسده، كما أنّ هذه الروح لم تكن روح الله تبارك وتعالى. وإذا كان الأمر كذلك، فإنّ جمیع أرواحنا لابدّ ان تتشابه مع تلك الروح. وفی آیة أخرى یقول القـرآن الكریـم: «وَأَیَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ» (البقرة/253) فمن الملاحظ أن الله عز وجل یقـول فی الآیة السابقـة «رُوحنَا»، وفی هذه الآیة یقول: «رُوح القُدس» ومن هنا نستنتج انّ المراد من كلمة «رُوحنَا» هو «رُوح القُدُس» أیضاً. وهذه الآیات كلّها تدلّ على أنّ معنى الروح هو (روح القدس) التی هی الواسطة بین الإنسان وبین الله سبحانه وتعالى؛ بین النبیّ وبین الخالق، والمتمثّلة فی جبرائیل علیه السلام. والمهمّ فی سورة القدر المباركة أنّ الله عز وجل یشیر فیها إلى الملائكة التی هی كما جاء فی بعض الروایات مخلوقات مرتبطة بالإشراف على الظواهر الطبیعیة كالمطر والریاح والسحاب... ونحن نعلم أن (روح القدس) كان یهبط على الأنبیاء علیهم السلام لغرض النبوّة كما یقول تعالى:«وَأَیَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ» (البقرة/253) و «فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ» (الحجر/29). [ شنبه 11 بهمن 1393
] [ 14:4 ] [ میلاد شهسواری ]
[ قرآن کریم، ریسمان استوار و دستاویز محکمی است که خداوند به بندگانش هدیه داده است و بنابر سفارش رسول مکرمش، در کنار عترت، می بایست به آن تمسک ورزید. (سیوطی،1414 هـ.ق، ج2، ص60؛ کلینی، 1389 هـ.ق، ج2، ص415) و این در حالی است که قرآن كتاب حكمت است، كتاب علم است، كتاب حیات است. حیات امت ها و ملت ها در آشنائى با معارف قرآن و عمل به مقتضاى این معارف و عمل به احكام قرآنى است. انسان ها اگر طالب عدالتند و از ظلم بیزارند، راه مبارزهى با ظلم را باید از قرآن فرا بگیرند. انسان ها اگر طالب علمند و به وسیلهى معرفت و آگاهى و علم می خواهند زندگى را رونق ببخشند و راحت و رفاه را براى خودشان تأمین كنند، راهش به وسیلهى قرآن نشان داده می شود. انسان ها اگر در پى ارتباط با خداى متعال و صفاى معنوى و روحى و آشنائى با مقام قرب الهى هستند، راهش قرآن است. ضعف ما امت مسلمان، عقب ماندگى ما، كج رفتارى هاى ما، كج تابى هاى ما در مسائل اخلاقى و زندگى، همهى اینها ناشى از دورى از قرآن است. ملت هاى مسلمان بر اثر حاكمیت طغیان گران و طاغوت ها - كه قرآن مخاطبان خود را این همه از طاغوت ها بر حذر داشته است - خونشان مكیده شد؛ نه فقط خون اقتصادیشان، نه فقط منابع حیاتى و معادن زیر زمینى و نفت و امثال این ها، بلكه روحیهى ایستادگیشان، مقاومتشان، طلب علوّ و عزت در دنیا هم از ملت هاى مسلمان گرفته شد. [ شنبه 11 بهمن 1393
] [ 14:2 ] [ میلاد شهسواری ]
[ اصل وجود اختلاف در میان جوامع بشری امری طبیعی بوده و حتی گاه وجود عقل و طبیعت بشری نیز چنین امری را اقتضا میکند. اما گاه اختلاف تنها اثر تخریبی در پی داشته و مورد مذمّت عقل و شرع واقع میشود. از جمله این نوع اختلاف، جدایی از حق و حقیقت، به جهت منافع شخصی و امیال نفسانی است. ![]() وجود بسیاری از اختلافات دینی نیز در زمره همین نوع از اختلاف قرار میگیرد؛ لذا از اختلاف به معنای منفی -که جدایی از حق به جهت نفس و شخص باشد- باید پرهیز کرد و این عمل در عقل و شرع مورد نکوهش واقع شده است. قرآن کریم در آیهای علت شیوع اختلاف و افتراق در میان پیروان ادیان آسمانی که منشأ واحدی دارند و همه به دین واحدی ختم میشوند، را اینگونه بیان میدارد: «وَمَا تَفَرَّقُوا إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْعِلْمُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى لَّقُضِیَ بَیْنَهُمْ وَإِنَّ الَّذِینَ أُورِثُوا الْكِتَابَ مِن بَعْدِهِمْ لَفِی شَكٍّ مِّنْهُ مُرِیبٍ»؛[1] برای مشاهده به ادامه مطلب برید برچسبها: علت اختلافات در دین از نظر قرآن , ادامه مطلب [ سه شنبه 20 اسفند 1392
] [ 12:11 ] [ میلاد شهسواری ]
[ قرآن کریم می فرماید: و از نشانه های خدا است آفرینش آسمان ها و زمین و آنچه در آن دو از جنبدگان پراکنده است و او برگرد آوردن آنها، آنگاه که بخواهد توانا و قادر است . ![]() از دو دسته از آیات قرآن می توان در مورد پیشرفت و توسعه استفاده کرد: 1. آیاتی که مستقیما دعوت به پیشرفت می کنند و عوامل پیشرفت انسان در دنیا و آخرت را بیان کرده است: الف. آیاتی که دعوت به آموختن و دانش اندوزی نموده است؛ مانند این آیه: "خدا مقام اهل ایمان و دانشمندان را رفیع می گرداند" [1] . ب. آیاتی که شرط رسیدن به عزت و پیشرفت در دنیا و آخرت را، عمل صالح، کار و تلاش بیان نموده است [2] . ج. آیاتی که شرط پیشرفت و غلبه بر کفار را، ایمان و اهل کار بودن و سستی و تنبلی نکردن بیان می دارد [3] . د. آیاتی که آینده نگری را، شرط رسیدن به پیشرفت، معرفی می کند [4] . که در مجموع این آیات چند شرط برای پیشرفت دنیا و آخرت انسان ذکر شده است، ایمان، آینده نگری، کار و تلاش( عمل صالح)، علم و دانش. برای مشاهده به ادامه مطلب برید برچسبها: نگاه قرآن به مسأله پیشرفت , ادامه مطلب [ سه شنبه 20 اسفند 1392
] [ 12:8 ] [ میلاد شهسواری ]
[ كلمة شفاعت در لغت به معنای جفت شدن و كنار هم قرار گرفتن دو چیز است.[1] در اصطلاح كلامی نیز شفاعت به معنای وساطت اولیا و برگزیدگان الهی، برای رساندن بندگان به فیض رحمت و مغفرت الهی و دستگیری و نجات آنان است.[2]
![]() شهید مطهری می گوید: شفاعت اقسامی دارد كه برخی از آنها نادرست و ظالمانه است و در دستگاه الهی وجود ندارد ولی برخی، صحیح و عادلانه است و وجود دارد. نوع نادرست شفاعت كه به دلایل عقلی و نقلی مردود شناخته شده است این است كه گناهكار بتواند وسیله ای برانگیزد و به توسط آن از نفوذ حكم الهی جلوگیری كند، درست همان طوری كه در پارتی بازی های اجتماعات منحطّ بشری تحقق دارد. اما شفاعت صحیح كه تأیید كنندة قانون و حافظ نظام است و آیات و روایات زیادی از طریق شیعه و سنی وجود آن را اثبات می كند بر دو گونه است: 1. شفاعت «رهبری» یا شفاعت «عمل». 2. شفاعت «مغفرت» یا شفاعت «فضل». شفاعت رهبری، شفاعتی است كه شامل نجات از عذاب و نیل به حسنات و حتی بالا رفتن درجات می باشد. شفاعت مغرفت، شفاعتی است كه تأثیر در از بین بردن عذاب و در مغفرت گناهان است و حداكثر ممكن است سبب وصول به حسنات و ثواب ها هم بشود، ولی بالا برندة درجة شخص نخواهد بود، و رسول اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ دربارة این قسم از شفاعت فرمود: «من شفاعتم را برای گناهكارانی از امتم كه مرتكب گناه كبیره شده اند ذخیره كرده ام، اما نیكوكاران مورد مۆاخذه قرار نمی گیرند.»[3] برای مشاهده به ادامه مطلب برید برچسبها: قرآن, ادامه مطلب [ سه شنبه 20 اسفند 1392
] [ 12:7 ] [ میلاد شهسواری ]
[ |
|
[ طراحي : وبلاگ اسکين ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |