کتاب نور
«هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ»

در جست وجوی راز جاودانگی قرآن در مسیر تاریخ، سخن نهایی همه پویندگان عرصه وحی و مفسران حقیقی قرآن آن است که خصوصیات خود این کتاب آسمانی به آن ضمانت بقا بخشیده و در فراز و فرودهای فرسایشی زمان، آن را از کهنگی نجات داده  ; گرچه عوامل دیگری مانند اهتمام مسلمانان به حفظ قرآن نیز در این امر بی اثر نبوده است.

نخستین و مهم ترین نکته در بیان راز جاودانگی قرآن آن است که این متن از خدا است نه ساخته و پرداخته عقل بشر. این کتاب از سوی کسی است که به تمام زمان ها، مکان ها، پرسش ها و نیازهای انسان و مخلوقات احاطه دارد و می تواند تا قیام قیامت پاسخگوی تمام احتیاجات و سؤالات بشر باشد. بهترین دلیل درستی این سخن، وجود آیات تحدی در قرآن و ناتوانی بشر در آوردن مثل آن است. در واقع این اعجاز، از سوی خدا بودن قرآن را اثبات می کند.

در تبیین راز جاودانگی قرآن، خصوصیات و صفات این کتاب آسمانی از دو منظر درونی و بیرونی قابل بررسی می نماید.

صفات درونی قرآن:

از آن جا که استخراج و بررسی تمام صفات درونی قرآن، مقوله ای مفصل است و تحقیقی ویژه می طلبد، به ذکر چند مورد بسنده می شود:

1. اعجاز در بعد لفظ قرآن

بخشی از جاودانگی قرآن مرهون زیبایی و رسایی وصف ناپذیر کلماتی است که ساختمان بدیع و بی سابقه این کتاب آسمانی را به وجود آورده و تمام ادیبان و سخن سرایان زبردست تاریخ را به ستایش و شگفتی واداشته است. در این گستره می توان به موارد زیر اشاره کرد:

الف) ژرفایی و حکمت آموزی واژگان:

گزینش و چینش واژه ها در قرآن کریم در پرتو حکمت و دقت صورت پذیرفته است; مانند کلمه های صراط و سبل. قرآن کریم وقتی در مقام بیان تنها راه مستقیم هدایت است، کلمه صراط را به کار می برد و هر جا سخن از راه های انحرافی است، از کلمه سبل استفاده می کند; چرا که راه هدایت یکی است و جمع بسته نمی شود; در حالی که راه های ضلالت و گمراهی متعدد است و به صورت جمع می آید.

ب) نوگرایی سبک، خوش آوایی ترکیب:

سبک قرآن نثر متعارف و نیز نظم و شعر نیست; ولی ویژگی های مثبت هر دو را دارد و هر آیه ای از موضوعات مختلف سخن می گوید. این سبک تازگی و طراوتی ویژه و انحصاری پدید می آورد; همانند «و الطور × و کتاب مسطور × فی رق منشور × و البیت المعمور × و السقف المرفوع × و البحر المسجور» .

ج) لطافت گرایی خردمندانه و اخلاقی در بیان واقعیت ها:

این نص گرانسنگ در شرح و تبیین حقیقت از بالاترین قواعد زیباسازی کلام و مفاهمه بهره می برد. قرآن کریم از زیباترین و گیراترین تشبیهات، کنایات، استعارات و تمثیل ها آکنده است; اما در عین حال همواره معیارهای اساسی حقیقت گویی، خردمحوری، ارزش های انسانی و اخلاقی را نیز رعایت می کند; مانند آیه «هن لباس لکم و انتم لباس لهن » که در آن هر یک از زوجین به لباس تشبیه شده اند. لباس باعث زینب و زیبایی، حیا و عفت، صیانت از تعرض و دستبرد بیگانگان است. 

د) بیان مطالب و مسائل مختلف در قالب الفاظ کوتاه و موجز:

نظیر بیان هدایت تکوینی به سوی خوبی ها و مساله حب و بغض در راه خدا که اساس ایمان است، در کوتاه ترین عبارت: «و لکن الله حبب الیکم الایمان و زینه فی قلوبکم و کره الیکم الکفر و الفسوق و العصیان » 

2. اعجاز در بعد محتوایی قرآن

بی شک آنچه در کنار اعجاز لفظی قرآن، در جاودانگی قرآن نقش مهم تر دارد، اعجاز در قلمرو محتوا است که شناخت آن به تفکر و تامل بیش تر نیازمند است. در این گستره، می توان به موارد مهم زیر اشاره کرد.

الف) هماهنگی با فطرت و سرشت مشترک انسان ها

برخورداری انسان ها از سرشت طبیعی غرایز همگون آنها را در انگیزه حرکات و تحرکات و نیازمندی های مختلف روانی و جسمانی متحد ساخته است. قرآن کریم در این باره می فرماید: «فطرت الله التی فطر الناس علیها; سرشت خداوندی که مردم را بر آن سرشت خلق کرد» ، و «خلقکم من نفس واحدة; خداوند شما را از نفس واحد آفرید» .

از ویژگی های اساسی قرآن که آن را از تمام نوشته های دیگر ممتاز ساخته، هماهنگی آن با سرشت الاهی انسان و پاسخگویی به احتیاجات و سؤالات او در تمام اعصار و مکان ها است.

ب) واقع گرایی و اعتدال

هنر قرآن در این است که با نگرش واقع بینانه به حقیقت وجود انسان و سرنوشت وی، اهداف زندگی او را در یک طبقه بندی منظم مقدماتی، متوسط، عالی و نهایی سامان و انتظام می بخشد تا تمام استعدادهای ذاتی اش پرورش یابد و خاستگاه های وجودی اش به شیوه ای معتدل و هماهنگ ارضا گردد.

ج) پیراستگی از اختلاف و تناقض

از ضرورت های عالم ماده و طبیعت، تحول و تکامل است. همه موجودات این عالم وجود تدریجی دارند و در ذات خویش همواره از ضعف به قوت و از نقص به کمال می گرایند. انسان نیز در افکار و آثار خویش پیوسته در حال تحول و تکامل است. کتاب آسمانی قرآن با آن که در طول 23 سال، در احوالات و شرایط مختلف (سفر و حضر، مکه و مدینه، جنگ و صلح و سختی و آسانی) برای بیان معارف الاهی و تعلیم اخلاق پسندیده و بیان قوانین دینی نازل شده، در اجزا و آیات آن کم ترین اختلاف و تناقضی مشاهده نمی شود.و این ویژگی منحصر به فرد، به قرآن جاودانگی بخشیده و در بقای ابدی آن نقشی مهم ایفا می کند.

د) بیان مستحکم ترین راه هدایت

ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم;به درستی که این قرآن به محکم ترین و صحیح ترین راه هدایت می کند.»

قرآن و دین اسلام انسان را به راه خیر و سعادت دنیا و آخرتش را تامین کند; فرا می خواند.  ارائه مستحکم ترین و صحیح ترین راه هدایت و سعادت موجب جاودانگی قرآن گشته است.

ه) معیار تشخیص حق و باطل بودن

«تبارک الذی نزل الفرقان علی عبده لیکون للعالمین نذیرا; پر برکت است خداوندیکه فرقان [جدا سازنده حق از باطل] را بر بنده خود نازل کرد تا بیم دهنده ای برای جهانیان باشد» .

«مبین و فرقان » دو وصفی است که اوج عظمت قرآن را تا ابد برای عالمیان بیان می کند و به عنوان بارقه ای از رحمت و برکت الاهی در قرآن عظیم تجلی کرده است. و از فیض وجود این کتاب حقیقت و واقعیت چهره دروغین و حق نمای باطل در هر زمانی، به ویژه دوران پیچیده معاصر، آشکار می گردد.

صفات بیرونی قرآن

آنچه در کشف راز جاودانگی قرآن قابل تامل است وجود صفات و ویژگی هایی است که با مطالعه و نگاهی از بیرون به قرآن آشکار می گردد. در میان این صفات دو وصف، قابل عنایت است.

1. معجزه فکری

بر خلاف سایر معجزات انبیا که از سنخ معجزات محسوس و ملموس بوده، در روزگار حضور خود آن پیامبران رخ داده و اینک اثری از آن ها باقی نمانده است، قرآن (معجزه اصلی پیامبر) معجزه ای عقلی - فرهنگی است که بر حضور پیامبر مشروط نیست و در همیشه تاریخ جاودان و معرف خویش است.  چون قرآن معجزه ای اندیشه ای و عقلانی است، برای ابد - تا زمانی که فکر باقی است - جاودانه می ماند.

2. خاتمیت قرآن

«ما کان محمد ابا احد من رجالکم و لکن رسول الله و خاتم النبیین; حضرت محمد (ص) پدر هیچ یک از شما نیست و لکن رسول خداوند و خاتم پیغمبران است » .

پیامبر اکرم (ص) واپسین پیامبر و رسول الاهی در زمین است و شریعت وی کامل ترین دین آسمانی شمرده می شود. از این رو، باید معجزه ای ارائه دهد که تا ابد حقانیت رسالت و کمال دینش را اثبات کند و با بیان قوانین و احکام جاودانه، انسان ها را به سعادت فردی و اجتماعی رهنمون گردد. امام صادق (ع)، در پاسخ کسی که از سبب تازگی قرآن در هر تلاوت پرسیده بود، فرمود: «لان الله تبارک و تعالی لم یجعله لزمان دون زمان و لا لناس دون ناس فهو فی کل زمان جدید و عند کل قوم غض الی یوم القیامة ; زیرا خداوند تبارک و تعالی قرآن را برای زمان خاص و مردم خاصی قرار نداده است. از این رو، در هر زمانی جدید و برای هر قومی تازه و دلپذیر است تا روز قیامت.»

[ شنبه 11 بهمن 1393 ] [ 14:15 ] [ میلاد شهسواری ] [ ]

نقش و اهمیّت قرآن كریم در زندگی بشر

قرآن كریم در برگیرندة هدایت و سعادت انساندر دنیا و آخرت می‎باشد و در تمام مراحل زندگی رهبر و راهنمای انسان به سوی كمال است. «این قرآن به راهی هدایت می‎كند كه مستقیم‎ترین راههاست...» كسانی كه با قرآن مأنوسند به كمك قران حق را از باطل تشخیص می‎دهند.
قرآن كریم، انسان را به زندگی كردن با معیارها و ارزش‎های انسانی و اسلام دعوت می‎كند، حضرت علی ـ علیه السّلام ـ می‎فرماید: «هر كس قرآن را پیش روی خود قرار داد، رهبر و پیشوای او به بهشت خواهد بود وهر كس آن را به پشت سر افكند طرد كننده و سوق دهنده او به سوی جهنم خواهد بود».
قرآن مجید عامل صعود به سوی بهشت،مایه خرمی دلها،دریای بی‎كران معرفت و یگانه عامل توانگری است.كه عامل اصلی هدایت‎گر و تربیت كننده افراد و جوامع بشری به سوی كمال و نیل به ارزشهای اخلاقی و انسانی است.
درباره ارتباط وانس با قرآن كریم، لازم است چند نكته مورد توجه قرار گیرد:

الف. چگونه می‎توان با قرآن مجید انس پیدا كرد؟

برای بهره‎مندی و اُنس با قرآن باید مراحلی را طی كرد از جمله:
1. یادگیری قرآن؛ پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‎فرماید: «خیاركم من تعلم القرآن وعلّمه؛ بهترین شما كسی است كه قرآن را بیاموزد و آن را به دیگران نیز یاد دهد».
2. قرائت قرآن؛ حضرت امام صادق ـ علیه السّلام ـ می‎فرماید: «من قرأ القرآن و هو شاب مؤمن اختلط القرآن بلحمه ودمه و جعله الله مع السفرة الكرام البررة...؛ كسی كه قرآن بخواند، درحالی كه جوان مؤمن است، قرآن با گوشت و خون او مخلوط شده و با فرشتگان بزرگوار و نیكو صفت همنشین می‎شود».
پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‎فرماید: «نوروا بیوتكم بتلاوة القرآن...»؛خانه‎های خود را با تلاوت قرآن نورانی كنید».
تلاوت قرآن نیز خود دارای آدابی است از جمله: الف. مسواك زدن، پیامبر گرامی می‎فرماید: «نظفوا طریق القرآن قیل یا رسول الله و ما طریق القرآن قال افواهكم قیل بماذا قال بالسواك؛راه قرآن را پاكیزه نگه دارید. عرض شد یا رسول الله! راه قرآن چیست؟ فرمود: دهانهایتان. عرض شد: چگونه؟! فرمود: بوسیله مسواك كردن».
ب. وضو و طهارت داشتن هنگام تلاوت قرآن؛ «لا یسمه الا المطهرون؛جز پاكان بر آن دست نزنند».
ج. پناه بردن به خداوند متعال پیش از قرائت قرآن؛ «فاذا قرأت القرآن فاستغذ بالله من الشیطان الرجیم؛ وقتی كه قرآن می‎خوانی از (شرّ) شیطان رانده شده به خداوند پناه ببر».
د. قرائت قرآن با صدای خوش و دلنشین؛ پیامبر گرامی ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‎فرماید: «لكل شیء حلیة و حلیة القرآن الصوت الحسن؛ برای چیزی زیبایی و زینتی است و زینت قرآن صوت نیكو می‎باشد».
ه. قرائت قرآن همراه با خشوع؛ «الم یأن للذین ءامنوا ان تخشع قلوبهم لذكر الله و ما نزل من الحق...؛ آیا وقت آن نرسیده است كه دل‎های مؤمنان در برابر ذكر خدا و آن چه از حق نازل شده خاشع گردد...»
و. قرائت همراه با حزن و اندوه؛ پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‎فرماید: «ان القرآن نزل بالحزن فاذا قرأ نموه فابكوا فان لم تبكوا فتباكوا»براستی قرآن همراه با حزن نازل شده است، بنابراین، هنگامی كه قرآن می‎خوانید گریه كنید و اگر گریه نكردید حالت گریه را به خود بگیرید».
ز. تلاوت قرآن با ترتیل و شمرده؛ «ورتل القرآن ترتیلا؛قرآن را با دقت و تأنی بخوان».
3. تدبر در قرآن؛ قاری قرآن باید با توجه به معانی قرآن، آن راتلاوت كند و در آیات تفكر و اندیشه نماید و از آن‎ها پند گیرد، چنان كه حضرت علی ـ علیه السّلام ـ می‎فرماید: «(پرهیزكاران) در شب به پا خواسته و قرآن را شمرده و با تدبر تلاوت می‎كنند، جان خویش را با آن محزون می‎سازند و دوای درد خود را از آن می‎گیرند هرگاه به آیه‎ای برسند كه در آن تشویق باشد، با علاقه و امید به آن روی می‎آورند و روح و جانشان با شوق بسیار در آن ذخیره می‎شود و آن را همواره الگوی خود می‎سازند و هرگاه به آیه‎ای برسند كه در آن بیم باشد، گوش‎های دل خود را برای شنیدن آن باز می‎كنند و صداهای ناله و برخورد زبانه‎های آتش در گوش‎شان طنین انداز است».
4. عمل به قرآن؛ پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‎فرماید: «ربّ تال للقرآن و القرآن یلعنه؛چه بسیار كسانی كه قرآن را تلاوت می‎كنند، در حالی كه قرآن بر آن‎ها لعن و نفرین می‎فرستد».
5. حفظ قرآن؛ پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‎فرماید: «لا یعذب الله قلبا وعی القرآن؛خداوند قلبی را كه ظرف قرآن باشد، عذاب نمی‎كند».
بنابراین، برای مأنوس شدن با قرآن، داشتن برنامه‎ای منظم و روزانه برای قرائت و عمل به موارد و عوامل مذكور لازم است.

ب. چرا قرآن كریم در بین ما مهجور است؟

مهجوریت قرآن و فاصله گرفتن مردم به خصوص مسلمانان از مفاهیم و معارف قرآن علت‎های متعددی دارد از جمله:
1. تلاش و توطئه شیاطین جنی و انسی باعث شده كه مردم از مفاهیم و معارف بلند قرآن مجید فاصله گرفته و در دام شیطان‎های وسوسه‎گر گرفتار آیند و با آموزه‎های قرآن كریم بیگانه شوند و قرآن در میان آن‎ها به خصوص مسلمانان مهجور بماند، قرآن كریم می‎فرماید: «و قال الرسول! یارب ان قومی اتخذوا هذا القرآن مهجورا؛و پیامبر (خدا) گفت: «پروردگارا! قوم من این قرآن را رها كردند (و از آن دوری جستند)».
2. فراموش كردن مفاهیم و معارف قرآن كریم وغفلت از آنها، باعث شده كه مردم به دستورها و پیام‎های راه‎گشا و هدایت‎گر این كتاب مقدس توجه نكنند و فرهنگ قرآن در میان مردم به دست فراموشی سپرده شود بسیاری از مردم به جای عمل به قرآن، تنها آن را به عنوان یك كتاب مقدس یا به قصد ثواب آن را تلاوت می‎كنند و یا در مراسم ختم مرده‎گان آن را قرائت نموده و یا در كنار سفره عقد و یا دریاچه‎ای سبز بر روی طاقچه از آن نگهداری می‎كنند!! در حالی كه قرآن كریم برای هدایت و تربیت انسان‎ها نازل شده و مردم باید با عمل به دستورها و فرمان‎های آن، برای رسیدن به كمال و نزدیك شدن به خداوند را بپیمایند و در آیات آن تدبر و تفكر كنند ودر زندگی آن‎ها را بكار گیرند و پیاده كنند؛ «... و انزلنا الیك الذكر لتبین للناس ما نزل الیهم و لعلهم یتفكرون؛... و ما این ذكر (قرآن) را بر تو نازل كردیم تا آن چه به سوی مردم نازل شده است برای آن‎ها تبیین كنی، شاید اندیشه كنند».
3. حضرت علی ـ علیه السّلام ـ درباره مهجوریت قرآن كریم می‎فرماید: «... حاملان قرآن آن را واگذاشته و حافظان قرآن آن را فراموش می‎كنند، پس در آن روزقرآن و پیروانش از میان مردم رانده و مهجور می‎گردند و هر دو غریبانه در یك راه ناشناخته سرگردانند و پناه‎گاهی میان مردم ندارند، پس قرآن و پیروانش در میان مردمند، ولی گویا حضور ندارند، با مردمند ولی از آن‎ها بریده‎اند؛ زیرا گمراهی و هدایت هرگز هماهنگ نشوند، گر چه كنار یكدیگر قرار گیرند، مردم در آن روز، درجدایی و تفرقه هم داستان، و در اتحاد و یگانگی پراكنده‎اند، گویی آنان پیشوای قرآن بوده و قرآن پیشوای آنان نیست، پس از قرآن جز نامی نزدشان باقی نماند و آنان جز خطی را از قرآن نشناسند...».

[ شنبه 11 بهمن 1393 ] [ 14:12 ] [ میلاد شهسواری ] [ ]

أنّ القرآن الكریم یتحدّث عن لیلة القدر وعن هبوط الملائكة والروح فیها، وقد جاء ذكر (الروح) فی القرآن فی عدّة مناسبات مثل مناسبة (لیلة القدر)، وسۆال الیهود ومشركی مكّة، وعند الحدیث عن ا لنبی آدم والنبی عیسى بن مریم علیهم السلام، ویوم القیامة.

وفی أحد هذه المواضع یقول القرآن الكریم عن (الروح):«وَیَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَمَآ اُوتِیتُم مِّنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِیلاً» (الاسراء/85).

وهنا أودّ التذكیر بأنه لیس من الصحیح مطلقاً تفسیر (الروح) بما هو شائع عندنا من أنّها تعنی النفس؛ أی ذلك الكائن اللطیف الموجود فی أجسامنا. فالروح فی هذه الآیة وغیرها من الآیات تعنی "روح القدس" التی كانت تنـزل على الأنبیاء علیهم السلام. وبغض النظر عن البحوث الفلسفیّة الطویلة التی وردت بشأن تفسیر هذه الكلمة، نقول إنّ (روح القدس) هی التی كان من المقرّر أن یسأل عنها الیهود لیعرفوا هل أنّ نبوّة الرسول حقّة أم لا؟

والآیة الأخرى التی ذكرت فیها كلمة (الروح) تلك التی نزلت فی خلق آدم علیه السلام والتی یقول فیها تعالى: «فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ» (الحجر/29).

فهذه الآیة تدلّ على أنّ الروح التی نفخت فی آدم لم تكن تلك الروح التی نرید منها النفس، وإنّما هی نوع من النبوّة التی جعلت الملائكة یسجدون لآدم. وإلاّ فإنّ الإنسان لیس بأفضل من الملائكة إلاّ بالإیمان؛ والإیمان لا یتأتى إلاّ بالنبوّة. ولذلك فإنّ الروح التی هبطت على آدم وربط الله سبحانه وتعالى بینها وبین سجود الملائكة لم تكن إلاّ روح القدس التی هی النبوّة.

وهكذا عندما یتحدّث القرآن الكریم عن النبی عیسى قائلاً: «فَنَفَخْنَا فِیهِ مِن رُوحِنَا» (التحریم/12) إذ المعلوم أنّ عیسى لم یكن یمتلك الروح الموجودة فی جسده، كما أنّ هذه الروح لم تكن روح الله تبارك وتعالى. وإذا كان الأمر كذلك، فإنّ جمیع أرواحنا لابدّ ان تتشابه مع تلك الروح.

وفی آیة أخرى یقول القـرآن الكریـم: «وَأَیَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ» (البقرة/253) فمن الملاحظ أن الله عز وجل یقـول فی الآیة السابقـة «رُوحنَا»، وفی هذه الآیة یقول: «رُوح القُدس» ومن هنا نستنتج انّ المراد من كلمة «رُوحنَا» هو «رُوح القُدُس» أیضاً. وهذه الآیات كلّها تدلّ على أنّ معنى الروح هو (روح القدس) التی هی الواسطة بین الإنسان وبین الله سبحانه وتعالى؛ بین النبیّ وبین الخالق، والمتمثّلة فی جبرائیل علیه السلام.

والمهمّ فی سورة القدر المباركة أنّ الله عز وجل یشیر فیها إلى الملائكة التی هی كما جاء فی بعض الروایات مخلوقات مرتبطة بالإشراف على الظواهر الطبیعیة كالمطر والریاح والسحاب... ونحن نعلم أن (روح القدس) كان یهبط على الأنبیاء علیهم السلام لغرض النبوّة كما یقول تعالى:«وَأَیَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ» (البقرة/253) و «فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ»      (الحجر/29).

[ شنبه 11 بهمن 1393 ] [ 14:4 ] [ میلاد شهسواری ] [ ]

قرآن کریم، ریسمان استوار و دستاویز محکمی است که خداوند به بندگانش هدیه داده است و بنابر سفارش رسول مکرمش، در کنار عترت، می بایست به آن تمسک ورزید. (سیوطی،1414 هـ.ق، ج2، ص60؛ کلینی، 1389 هـ.ق، ج2، ص415)
قرآن، تنها کتاب آسمانی است که از تحریف مصون مانده و یگانه کلامی است که بر بلندای قله فصاحت، هدایت و رستگاری را نوید داده (اسراء، 2) و رمز و راز مکتوم عالم را باز می گوید. (نحل، 89)
در مکتب اسلام، قرآن به عنوان بهترین و مطمئن ترین راه انس با حضرت حق تعریف شده است. گرچه انس با قرآن کریم مراحل مختلفی دارد از جمله: نگاه، شنیدن، روخوانی، قرائت، ترتیل، تلاوت، درس (مراجعه مکرر)، حفظ، تدبر، تفکر، تمسک، فهم و عمل؛ اما مرحله نهایی و اصلی انس، عمل کردن به دستورات آن امانت مقدس الهی و پیاده نمودن در جامعه می باشد.
متأسفانه، امروزه در بسیاری از جوامع، انس با امور دنیوی بر انس با قرآن مقدم شده است.

و این در حالی است که قرآن كتاب حكمت است، كتاب علم است، كتاب حیات است. حیات امت ها و ملت ها در آشنائى با معارف قرآن و عمل به مقتضاى این معارف و عمل به احكام قرآنى است.

انسان ها اگر طالب عدالتند و از ظلم بیزارند، راه مبارزه‌ى با ظلم را باید از قرآن فرا بگیرند.

انسان ها اگر طالب علمند و به وسیله‌ى معرفت و آگاهى و علم می خواهند زندگى را رونق ببخشند و راحت و رفاه را براى خودشان تأمین كنند، راهش به وسیله‌ى قرآن نشان داده می شود. انسان ها اگر در پى ارتباط با خداى متعال و صفاى معنوى و روحى و آشنائى با مقام قرب الهى هستند، راهش قرآن است.

ضعف ما امت مسلمان، عقب‌ ماندگى ما، كج‌ رفتارى ‌هاى ما، كج‌ تابى ‌هاى ما در مسائل اخلاقى و زندگى، همه‌ى اینها ناشى از دورى از قرآن است.

ملت هاى مسلمان بر اثر حاكمیت طغیان گران و طاغوت ها - كه قرآن مخاطبان خود را این همه از طاغوت ها بر حذر داشته است - خونشان مكیده شد؛ نه فقط خون اقتصادیشان، نه فقط منابع حیاتى و معادن زیر زمینى و نفت و امثال این ها، بلكه روحیه‌ى ایستادگیشان، مقاومتشان، طلب علوّ و عزت در دنیا هم از ملت هاى مسلمان گرفته شد.

[ شنبه 11 بهمن 1393 ] [ 14:2 ] [ میلاد شهسواری ] [ ]

اصل وجود اختلاف در میان جوامع بشری امری طبیعی بوده و حتی گاه وجود عقل و طبیعت بشری نیز چنین امری را اقتضا می‌کند. اما گاه اختلاف تنها اثر تخریبی در پی داشته و مورد مذمّت عقل و شرع واقع می‌شود. از جمله این نوع اختلاف، جدایی از حق و حقیقت، به جهت منافع شخصی و امیال نفسانی است.


دین

وجود بسیاری از اختلافات دینی نیز در زمره همین نوع از اختلاف قرار می‌گیرد؛ لذا از اختلاف به معنای منفی -که جدایی از حق به جهت نفس و شخص باشد- باید پرهیز کرد و این عمل در عقل و شرع مورد نکوهش واقع شده است.

قرآن کریم در آیه‌ای علت شیوع اختلاف و افتراق در میان پیروان ادیان آسمانی که منشأ واحدی دارند و همه به دین واحدی ختم می‌شوند، را این‌گونه بیان می‌دارد: «وَمَا تَفَرَّقُوا إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْعِلْمُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى لَّقُضِیَ بَیْنَهُمْ وَإِنَّ الَّذِینَ أُورِثُوا الْكِتَابَ مِن بَعْدِهِمْ لَفِی شَكٍّ مِّنْهُ مُرِیبٍ»؛[1]

برای مشاهده به ادامه مطلب برید


برچسب‌ها: علت اختلافات در دین از نظر قرآن ,
ادامه مطلب
[ سه شنبه 20 اسفند 1392 ] [ 12:11 ] [ میلاد شهسواری ] [ ]

قرآن کریم می فرماید: و از نشانه های خدا است آفرینش آسمان ها و زمین و آنچه در آن دو از جنبدگان پراکنده است و او برگرد آوردن آنها،‌ آنگاه که بخواهد توانا و قادر است .


قرآن

از دو دسته از آیات قرآن می توان در مورد پیشرفت و توسعه استفاده کرد:

1. آیاتی که مستقیما دعوت به پیشرفت می کنند و عوامل پیشرفت انسان در دنیا و آخرت را بیان کرده است:

الف. آیاتی که دعوت به آموختن و دانش اندوزی نموده است؛ مانند این آیه: "خدا مقام اهل ایمان و دانشمندان را رفیع می گرداند" [1] .

ب. آیاتی که شرط رسیدن به عزت و پیشرفت در دنیا و آخرت را،‌ عمل صالح، کار و تلاش بیان نموده است [2] .

ج. آیاتی که شرط پیشرفت و غلبه بر کفار را،‌ ایمان و اهل کار بودن و سستی و تنبلی نکردن بیان می دارد [3] .

د. آیاتی که آینده نگری را، شرط رسیدن به پیشرفت، معرفی می کند [4] .

که در مجموع این آیات چند شرط برای پیشرفت دنیا و آخرت انسان ذکر شده است، ایمان، آینده نگری، کار و تلاش( عمل صالح)، علم و دانش.

برای مشاهده به ادامه مطلب برید


برچسب‌ها: نگاه قرآن به مسأله پیشرفت ,
ادامه مطلب
[ سه شنبه 20 اسفند 1392 ] [ 12:8 ] [ میلاد شهسواری ] [ ]

كلمة شفاعت در لغت به معنای جفت شدن و كنار هم قرار گرفتن دو چیز است.[1]

در اصطلاح كلامی نیز شفاعت به معنای وساطت اولیا و برگزیدگان الهی، برای رساندن بندگان به فیض رحمت و مغفرت الهی و دستگیری و نجات آنان است.[2]

 


شفاعت

شهید مطهری می گوید: شفاعت اقسامی دارد كه برخی از آنها نادرست و ظالمانه است و در دستگاه الهی وجود ندارد ولی برخی، صحیح و عادلانه است و وجود دارد. نوع نادرست شفاعت كه به دلایل عقلی و نقلی مردود شناخته شده است این است كه گناهكار بتواند وسیله ای برانگیزد و به توسط آن از نفوذ حكم الهی جلوگیری كند، درست همان طوری كه در پارتی بازی های اجتماعات منحطّ بشری تحقق دارد. اما شفاعت صحیح كه تأیید كنندة قانون و حافظ نظام است و آیات و روایات زیادی از طریق شیعه و سنی وجود آن را اثبات می كند بر دو گونه است:

1. شفاعت «رهبری» یا شفاعت «عمل».

2. شفاعت «مغفرت» یا شفاعت «فضل».

شفاعت رهبری، شفاعتی است كه شامل نجات از عذاب و نیل به حسنات و حتی بالا رفتن درجات می باشد.

شفاعت مغرفت، شفاعتی است كه تأثیر در از بین بردن عذاب و در مغفرت گناهان است و حداكثر ممكن است سبب وصول به حسنات و ثواب ها هم بشود، ولی بالا برندة درجة شخص نخواهد بود، و رسول اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ دربارة این قسم از شفاعت فرمود: «من شفاعتم را برای گناهكارانی از امتم كه مرتكب گناه كبیره شده اند ذخیره كرده ام، اما نیكوكاران مورد مۆاخذه قرار نمی گیرند.»[3]

برای مشاهده به ادامه مطلب برید


برچسب‌ها: قرآن,
ادامه مطلب
[ سه شنبه 20 اسفند 1392 ] [ 12:7 ] [ میلاد شهسواری ] [ ]

هنر از دیدگاه قرآن چیست؟ و از دیدگاه قرآنی هنر به چه چیزی اطلاق می شود؟ در تفسیر این موضوع چه آیاتی وجود دارد؟

 

آفرینش

"در پاسخ به این سۆال، ابتدا باید به دو نکته مهم توجه نمود:

یک. باید دانست که قرآن کریم، کتاب لغت نامه نیست، تا بخواهد معنا و مفهوم یکایک واژه ها را بیان نموده و یا در مورد هر موضوع جزئی، اظهار نظر نماید، بلکه قرآن، معیارها و اصول حاکم بر زندگی انسان ها را در اختیار قرار می دهد. بر این اساس، اگر محدوده معنایی یک واژه را، با مراجعه به منابع آن، کاملاً مشخص نمودیم، آن گاه می توانیم با استفاده از اصول کلی مطرح شده در قرآن، دیدگاه این کتاب آسمانی را نسبت به آن دریابیم.

دو. باید توجه داشت که واژه هنر، واژه ای فارسی بوده، بر همین اساس، باید معنای آن را در لغت نامه های فارسی جست و جو نماییم.

می دانیم که دامنه هنر به اندازه ای گسترده و وسیع است که نمی توان تعریف دقیقی از آن ارائه نمود و تعاریفی که در لغت نامه ها می یابیم، تنها کلیاتی در مورد هنر بوده و نمی توان با کمک آن، مصادیق هنر را دقیقاً مشخص نمود.

به عنوان نمونه، مرحوم دهخدا، هنر را این گونه توصیف نموده: "این کلمه در واقع به معنای آن درجه از کمال آدمی است که هشیاری و فراست و فضل و دانش را دربردارد و نمود آن، صاحب هنر را برتر از دیگران می‌نماید".

برای مشاهده به ادامه مطلب برید


برچسب‌ها: هنر از دیدگاه قرآن چیست؟,
ادامه مطلب
[ سه شنبه 20 اسفند 1392 ] [ 12:5 ] [ میلاد شهسواری ] [ ]

مردم در برابر این آیات الهى چند گروهند: گروهى تمام اصرارشان بر اداى الفاظ و حروف از مخارج آن است آنها دائما در فكر وقف و وصل و حروف یرملون و شد و مدند و كمترین اهمیتى به محتوى و معنى، تا چه رسد به عمل كردن به آن، نمى‏دهند، به گفته قرآن اینها همانند حیوانى هستند كه كتابهایى بر او حمل شده باشد (كَمَثَلِ الْحِمارِ یَحْمِلُ أَسْفاراً- سوره جمعه آیه 5)

 

الَّذِینَ آتَیْناهُمُ الْكِتابَ یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ أُولئِكَ یُۆْمِنُونَ بِهِ وَ مَنْ یَكْفُرْ بِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ (121 بقره)

 

كسانى كه به آنها كتاب آسمانى داده‏ایم و آن را چنان كه سزاوارِ تلاوت است تلاوت مى‏كنند، آنان به آن (قرآن یا پیامبر) ایمان مى‏آورند و كسانى كه به آن كافر شوند، آنان همان زیانكارانند.

 

در برابر یهود و نصارایى كه به سبب لجاجت و سركشى مورد انتقاد قرار گرفتند، گروهى از آنان مورد تمجید و قدردانى خداوند قرار گرفته‏اند. آنان كسانى هستند كه به كتاب‏هاى آسمانى مراجعه كرده و نشانه‏هاى ظهور و بعثت پیامبر اسلام صلى اللَّه علیه و آله را در آن دیده و به او ایمان مى‏آورند.

 

در تفسیر أطیب البیان آمده است: مراد از «الْكِتابَ» در این آیه، قرآن و مخاطب مسلمانانى هستند كه در قرائت قرآن، حقّ تلاوت را ادا نموده و به پیامبر صلى اللَّه علیه و آله ایمان آورده‏اند. تفسیر المیزان نیز این معنى را احتمال داده است.

 

روایتى درباره‏ى آداب تلاوت قرآن در تفسیر المیزان نقل شده، كه هشت نكته را مورد توجّه قرار داده است:

 

1 ترتیل آیات. 2 تفقّه در آیات. 3 عمل به آیات. 4 امید به وعده‏ها. 5 ترس از وعیدها. 6 عبرت از داستان‏ها. 7 انجام اوامر الهى. 8 ترك نواهى. در پایان روایت نیز امام صادق علیه السلام فرمود:

 

حقّ تلاوت تنها حفظ آیات، درس حروف، قرائت و تجوید نیست. و بر اساس روایات، كسانى كه حقّ تلاوت قرآن را ادا مى‏كنند، تنها امامان معصوم مى‏باشند. (كافى، ج 1 ص 215)

برای مشاهده به ادامه مطلب برید

 


ادامه مطلب
[ سه شنبه 20 اسفند 1392 ] [ 12:3 ] [ میلاد شهسواری ] [ ]

اضطراب، استرس، ناآرامی، افسردگی و مانند آن، از جمله معضلات نوع بشر، در هر عصر و زمانی است. از این رو پزشکان و محققان و حتی عالمان دینی، هر یک سعی در ارائه راهکارهایی برای درمان و بهبود این امراض روحی و روانی دارند.

 


محفل قرآن

اثر صوت قرآن کریم بر مولکول‌های آب

بهترین فرمولی که شاید در دهه اخیر به طور علمی و تجربی برای همگان با انجام یکسری آزمایشات، آشکار شد، این بود که، اصوات، در ایجاد آرامش و رفع اضطراب از انسان ها بسیار می تواند تأثیر گذار باشد.

پروفسور «ماسارو ایموتو» (Masaru Emoto) که یک محقق ژاپنی است؛ با ایجاد صوت های مختلف بر روی آب و انجماد سریع آن، متوجه این مطلب شد که اصوات با توجه به خصوصیاتی که دارند، هر یک اثر خاصی، بر مولکول های آب می گذارند.

شکل بلور‌های آب، بسته به نوع لهجه [ژاپنی، انگلیسی، فرانسوی، ایرانی و عربی و ...] و لحن و معنای کلام [مهربان، عصبانی، آمرانه، محترمانه و ...] که با آن، بر آب خوانده می شود، متغیّر است.

از آنجا که بیش از دو سوم بدن انسان را، آب تشکیل داده، تأثیر گذاری آن بر انسان نیز مشهود است. به گونه‌ای که شکل مولکول‌های آب بدن ما، بسته به نوع سخنانی که می شنویم و حتی دعاها و نفرین هایی که از دور و نزدیک نثارمان می شود و حتی محیطی که در آن قرار داریم؛ قابل تغییر است.

برای مشاهده به ادامه مطلب برید

در ایران نیز مشابه همین آزمایش، با قرائت صوت قرآن کریم، بر روی مولکول آب، امتحان شد و محققان دریافتند؛ زمانی که صوت قرآن بر آب پخش می شود؛ مولکول های آب، در بهترین و منظم ترین حالت ممکن قرار می گیرند، به طوری که هیچ یک از دیگر اصوات، قادر به چنین اثری نیستند و در یک کلام زیباترین شکل بلور آب، زمانی است که قرآن بر آن خوانده می شود.


برچسب‌ها: قرآن,
ادامه مطلب
[ سه شنبه 20 اسفند 1392 ] [ 12:1 ] [ میلاد شهسواری ] [ ]

یکی از موضوعاتی که در مباحث علوم قرآنی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد، اصطلاح تاریخ قرآن می‌باشد. در این نوشتار سعی داریم به طور اختصار جایگاه تاریخ قرآن را در مباحث علوم قرآنی مورد بررسی قرار دهیم.

 


قرآن کا خطاب مَردوں سے کیوں ہے؟ 2

تعریف تاریخ قرآن

تاریخ قرآن نام شاخه‌اى از علوم قرآن است كه به سرگذشت قرآن از آغاز نزول تاكنون مى‌پردازد و در آن مسائلى مانند سیر نزول قرآن، حفظ و نگارش، گردآورى و تدوین، مصاحف* نخستین، پدیدارى اختلاف قرائات، علامتگذاری هاى گوناگون در مصحف و ترجمه قرآن به زبان هاى مختلف سخن مى‌گوید.

گرچه مباحث مورد اشاره قدمت دارد، اصطلاح تاریخ قرآن از اصطلاحات نو پدید در دو سده اخیر است.

صرف نظر از چند گزارش نامطمئن از نگارش یكى دو كتاب با عنوان تاریخ قرآن در سده‌هاى سوم و چهارم هجرى، نخستین بار تئودور نولدكه (Theodor_Noldeke)(1930‌م.) خاورشناس آلمانى در سال 1860 میلادى كتابى را با عنوان تاریخ‌قرآن منتشر كرد.

پژوهشگرانِ مسلمان با اینكه گاهى به این عنوان اعتراض كرده‌اند، بیشتر قرآن‌پژوهان آن را پذیرفته و كتاب هایى را با همین نام تألیف كرده‌اند. گرچه بسیارى از مباحث در كتب خاورشناسان و مسلمانان در حوزه تاریخ قرآن مشترك است، بر اثر اختلاف این دو گروه در نوع نگرش به قرآن، دیدگاه آنها درباره ماهیت و تعریف این بحث متفاوت است.(دائرة‌المعارف قرآن كریم، ج 6، ص 50)

 برای مشاهده به ادامه مطلب برید


برچسب‌ها: قرآن,
ادامه مطلب
[ سه شنبه 20 اسفند 1392 ] [ 11:59 ] [ میلاد شهسواری ] [ ]

اینکه گفته می‌شود هر کاری که خواستید بکنید با نام خدا شروع کنید و سر هر سفره‌ای که نشستید برای هر طعام یک «بسم الله» بگویید و یا اگر برایتان مقدور نیست بر هر طعام «بسم الله» بگویید پس زمانی سر سفره نشستید بگویید «بسم الله من اوله الی اخره» برای همه طعام‌ها، اشاره به این فقر انسان و نیازمندی او به خداوند دارد.

 


در میان همه مردم دنیا مرسوم است که هر کار مهم و با ارزشی را به نام بزرگی از بزرگانشان آغاز می کنند و کلنگ ساخت و تأسیس هر موسسه و سازمانی را به نام فرد مورد علاقه شان بر زمین می زنند و آن کار را با شخصیت مورد نظرشان ارتباط می دهند. برای استمرار و پایندگی یک برنامه و کار بهتر است آن را به موجود پایدار و جاودانی ارتباط دهیم، موجودی که فنا و زوال در ذات پاکش راه ندارد، چون همه موجودات جهان هستی محکوم به فنا و نابودی هستند مگر ذات پاک خداوند و اگر چیزی بخواهد باقی و جاودانه باشد باید با آن ذات لایزال مرتبط داشته باشد.

 برای مشاهده به ادامه مطلب برید


برچسب‌ها: بسم‌الله,
ادامه مطلب
[ سه شنبه 20 اسفند 1392 ] [ 11:57 ] [ میلاد شهسواری ] [ ]

معنای اسرار آمیز "کلمه" در قرآن

 


منظور از «کلمات» در آیات قرآن کریم چیست؟ لطفاً کامل توضیح دهید، چون مورد بحث و مناقشه قرار گرفته است.


اھل بیت کے فضائل اور قرآن

کلمه، معنی جامعی دارد، حتی در فارسی هم همین‌طور استفاده می‌شود. مثلاً می‌توان گفت «آب» یک کلمه است، یعنی اسم است و اسم نیز نشانه است برای معرفی، شناخت و اشاره به چیزی. همچنین می‌توان گفت «فلانی را دو کلمه نصیحت کن». بدیهی است که منظور به کار بردن دو کلمه، آن هم برای نصحیت نیست، بلکه مجموعه سخن و کلامی است که برای خیرخواهی بیان می‌شود. در فارسی حتی ضرب‌المثل‌هایی داریم مانند: «یک کلمه هم از مادر عروس بشنو».

 

برای مشاهده به ادامه مطلب برید


برچسب‌ها: قرآن,
ادامه مطلب
[ سه شنبه 20 اسفند 1392 ] [ 11:52 ] [ میلاد شهسواری ] [ ]

آنگاه که درون خویش را از خود تهی یافتی و بیرون خویش را خالی از خدا،... قرآن بخوان!

آنگاه که در دریای خروشان زندگی، در چنگال طوفان جهل و ترس اسیر شدی، و ساحل صلاح و صلح و کشتی نجات و رهایی را آرزو کردی، قرآن بخوان!

... آنگاه که مرگ را «ختم» و «معاد» را «وهم»، و پندار خود را، «حتم» یافتی،... قرآن بخوان!

آنگاه که نسیان گریبانت را گرفت و عصیان دامانت را، قرآن بخوان!

آنگاه که نهایت سعادت را، بودن و شهادت را، نهایت حیات پنداشتی، قرآن بخوان!

آنگاه که گذشته را حسرت و حال را عسرت و آینده را حیرت احساس کردی،«شب قدر»را به یاد آور و آنگاه، قرآن بخوان!

آنگاه که در دل سیاه شب و در اعماق تاریک ظلمات، در جستجوی نور و روشنی، ره می پویی و در آرزوی صبح و سپیدی، افق را به امید نظاره فلق می نگری تا شاید طلوع فجر را در نیمه شب تماشا کنی، «قرآن» را باز کن، تا در فلق برگهایش و در افق اندیشه ات شفق را دریابی، آنگاه ... قرآن بخوان!

 


 

یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْکُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ شِفَاءٌ لِمَا فِی الصُّدُورِ وَ هُدًی وَ رَحْمَةٌ لِلْمُۆْمِنِینَ

ای مردم، به یقین، برای شما از جانب پروردگارتان اندرزی، و درمانی برای آنچه در سینه‌هاست، و رهنمود و رحمتی برای گروندگان [به خدا] آمده است.(یونس، 57)

برای مشاهده به ادامه مطلب برید


ادامه مطلب
[ دو شنبه 19 اسفند 1392 ] [ 14:28 ] [ میلاد شهسواری ] [ ]

یکی از مواردی که در زندگی ما به عنوان یک مسلمان کمتر بدان توجه می شود تلاوت قرآن به عنوان کتاب دینی ما و تعمق در آیات آن است. به همین دلیل است که کمتر این کتاب آسمانی در زندگی ما جا دارد. در حالی که خداوند حکیم در این مورد می فرماید: ای مردم، از سوی پروردگارتان موعظه و اندرزی برای شما آمد، کلامی و قرآنی که مایه شفای بیماری دل ها و روان ها است و چیزی که مایه هدایت و راهنمایی است و رحمت برای مومنان است. ای پیامبر به مردم بگو به فضل پروردگار و به رحمت بی پایان او و این کتاب بزرگ آسمانی که جامع همه نعمت ها است باید خشنود بشوند نه به ثروت اندوزی و پست و مقام دنیا و فزونی قوم و قبیله. (سوره یونس آیات 58-57)

برای مشاهده به ادامه مطلب برید


برچسب‌ها: قرآن,
ادامه مطلب
[ دو شنبه 19 اسفند 1392 ] [ 14:24 ] [ میلاد شهسواری ] [ ]
چگونه در قرآن، مرگ و عذاب های جهنم جزو نعمت های الهی به حساب آمده است؟

عذاب

پرسش

در سوره الرحمن آیاتی را ذکر می کند و سپس می گوید: "فَبأَىّ‏ِ ءَالَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ". اما در این بین آیاتی را می بینیم که با این سبک سازگار نیستند.

از جمله آیات 35، 41، 44 همین سوره، حال آیا این سیاق منتفی است، یا این که اینها در زمره نعمت های الهی قرار می گیرند؟ در صورت دوم لطفا توضیح دهید.

سوره الرحمن به طور کلى بیانگر نعمت هاى مختلف "معنوى" و "مادى" خداوند است که بر بندگان خود ارزانى داشته و آنها را غرق در آن ساخته است، به گونه اى که مى‏توان نام این سوره را "سوره رحمت" یا "سوره نعمت" گذارد؛ و به همین دلیل با نام مبارک "الرحمن" که رحمت واسعه الاهى را بازگو مى‏کند آغاز شده است.[1]

اما هر خلقتی برای این که بتواند در زمره نعمت قرار گیرد، لازم نیست در تمام موارد موجب راحتی و خوشی باشد، بلکه برای نعمت بودن همین بس که خیر بیشتری داشته باشد و وقتی که آن را به صورت کلی در نظر می گیریم، می بینیم سود آن بیشتر از ضررش است، هرچند گاهی در موارد خاص موجب عذاب نیز شده باشد.

در آیات مورد بحث نیز باید همین امر را لحاظ کرد و کلیت موارد یاد شده را دید تا بتوان به قضاوت نشست که آیا می توان آنها را در زمره نعمت های الهی برشمرد یا خیر؟

در آیه 26 سوره الرحمن "کلُ‏ُّ مَنْ عَلَیهْا فَان" مشاهده می کنیم که در بحث از نعمت های الهی، فنای انسان ها را ذکر می کند.

برای مشاهده به ادامه مطلب برید


برچسب‌ها: قرآن,
ادامه مطلب
[ دو شنبه 19 اسفند 1392 ] [ 14:23 ] [ میلاد شهسواری ] [ ]

(ای رسول ما! ما به تو کوثر (خیر و برکت فراوان) عطا کردیم. پس برای پروردگارت نماز بخوان و قربانی کن (و بدان) دشمن تو قطعاً بریده نسل و بی عقب است.)

 


سبب نزول قرآن

شأن نزول

در مورد شأن نزول این سوره، اکثر مفسران اعتقاد دارند که چون فرزندان پسر پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) از دنیا رفتند، دشمنان خوشحال شدند که بعد از پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) دین او نیز نابود خواهد شد و کسی ادامه دهنده راه او نخواهد بود.

روایت شده که روزی پیامبر اکرم وارد مسجد شدند و در مسجد عاص بن وائل و عمرو بن العاص هم بودند. عمرو به کنایه و استهزا گفت: یا ابا الابتر، زیرا مردم زمان جاهلیت رسم داشتند به مردی که فرزند نداشت ابتر یا دم بریده می گفتند.[1]

خداوند سوره کوثر را برای شادی قلب پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) نازل کرد تا به وی بگوید که دشمن تو ابتر است و دین و نسبی ندارد و دین اسلام باقی و برقرار خواهد ماند.

این خود یکی از پیشگویی های زیبای قرآن است؛ چرا که اولاً نسل و دین پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) از طریق فرزندان فاطمه(علیهم السلام) گسترش یافت و ثانیاً فرزندان و خاندان آن دشمن خدا، بعد از چند نسل به کلی منقرض گشتند.

برای مشاهده به ادامه مطلب برید


برچسب‌ها: قرآن,
ادامه مطلب
[ دو شنبه 19 اسفند 1392 ] [ 14:17 ] [ میلاد شهسواری ] [ ]

امروزه با توجه به مشکلات جوامع صنعتی و روزمرگی‌ها‌، انسان‌ها به صورت چشم‌گیری گرفتار احساس پوچی شده‌اند، البته بی‌هدفی و احساس پوچی کاملاً با آموزه‌های توحیدی بیگانه است.


نا امیدی

چون با وجود خدای قادر مطلق و خیر خواه اعلی، خداوندی که هیچ یک از مخلوقاتش را بی‌هدف و پوچ خلق نکرده مباحثی مثل پوچی و از خود بیگانگی، بی معنا است. پس این نوع احساس، مربوط به تفکر غلط انسان است، نه خداوند متعال.

راه رهایی از این احساسات ویرانگر تنها و تنها متمسک شدن به آموزه‌های توحیدی است؛ اگر كسی به خداوند قادر حكیم، معتقد باشد و باور داشته باشد که او این جهان و از جمله انسان را هدف دار آفریده که این هدف یا رسیدن به خوشبختی جاویدان، یا رسیدن به بهشت، یا دست یابی به شناخت واقعی است و بداند كه خلقت جهان هستی و انسان، سرسری نیست، در این صورت، همه چیز در زندگی معنادار می‏‌شود، ولو اینکه سختی‏‌ها و مشكلات و مصیبت‏‌ها، باشد. اگر این اعتقاد توحیدی عمیق و ریشه‌دار باشد، سوالات اساسی انسان، مانند از كجا آمدن، به كجا رفتن (آغاز و انجام انسان) هم معنادار و هدفمند خواهند شد.

پس مهم این است که انسان، به این ایمان و باور رسیده باشد. که در این صورت، دیگر احساس پوچی و از خود بیگانگی نخواهد كرد.

برای مشاهده به ادامه مطلب برید


برچسب‌ها: قرآن كریم,
ادامه مطلب
[ دو شنبه 19 اسفند 1392 ] [ 14:15 ] [ میلاد شهسواری ] [ ]

اگر با جان و دل آیات قرآن کریم را که به عنوان کامل ترین نسخه موفقیت برای زندگی افراد پیچیده شده است را باور کنیم و آنها را در زندگی خود عملی کنیم مسلما آثار چشم گیر و فروانی در زندگی ما خواهد داشت و میتواند تحول بزرگی در زندگی ما ایجاد کند.

این مسئله در طول تاریخ نیز شواهد بسیار زیادی داشته و تحولات زیادی در زندگی افراد مختلف با علایق و سلیقه های مختلف ایجاد کرده است که می تواند درس بزرگی برای ما باشد.

به همین دلیل در این قسمت تصمیم گرفتیم تا نمونه هایی از تاثیر قرآن در زندگی افراد را بررسی کنیم و قسمت هایی از آنها را بیان کنیم.

برای مشاهده به ادامه مطلب برید


برچسب‌ها: نمونه های عینی از تاثیر قرآن در زندگی,
ادامه مطلب
[ دو شنبه 19 اسفند 1392 ] [ 14:14 ] [ میلاد شهسواری ] [ ]

در آیه 103 از سوره آل عمران از الفت یاد می کند که مفهوم عاطفه را در بر دارد: {وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا}. ترجمه: «و به یاد آورید نعمت الهی را بر بالای خویش، آنگاه که با هم دشمن بودید، پس در میان قلب های شما الفت انداخت و به سبب آن با هم برادر شدید».

 

معنی لغوی عاطفه

عاطفه در لغت به مطلق گرایش‌های طرفینی و یا شیء به شیء دیگر اطلاق می‌گردد. عاطفه که به عاطفات، یا عواطف جمع بسته می‌شود، مۆنث عاطف و مصدر آن عطف به معنای اعوجاج، میل و رغبت آمده است. [1] کلمه عطف ذاتاً معنی تمایل می دهد و بار ارزشی خاصی ندارد ولی وقتی در منظومه تعلیم و تربیت قرار می گیرد، معانی خاصی پیدا می کند. عاطفه به معنی رحمت و شفقت خاصی که بین اولولارحام وجود دارد، می باشد. مثل رابطه پدر و مادر با فرزند. همانطور که به مثالهایی اشاره گردید، در روایات، عاطفه به معانی: الفت، مهربانی، عنایت، رحمت، رأفت، شفقت، عفو، دوستی و... به کار رفته است. از نظر روانشناسان، مفهوم عاطفه یا Affect این است: توضیحاتِ حالت هیجانی شخص که اندیشه او را همراهی می‌کند عاطفه خوانده می‌شود. [2]

برای مشاهده به ادامه مطلب برید


برچسب‌ها: قرآن,
ادامه مطلب
[ دو شنبه 19 اسفند 1392 ] [ 14:12 ] [ میلاد شهسواری ] [ ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم میلاد شهسواری هستم و از خدمتگذاران کوچک قرآنی که هدفم توسعه فرهنگ قرآنی هستش و انشاالله که مورد رضایت خداوند متعال قرار گرفته باشه. والسلام علیکم
نويسندگان
لينک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کتاب نور و آدرس http://ketabenor.lxb.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.تبادل لینک ما فعال هست از همکاری شما متشکریم.





امکانات وب

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 210
بازدید ماه : 304
بازدید کل : 70876
تعداد مطالب : 64
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1